بازاریابی حرفه‌ای بیمه در عصر دیجیتال

نتیجه پژوهش مشترک مریم ربیعی، کامبیز شاهرودی، ابراهیم چیرانی و محمود شبگو منصف درباره طراحی مدلی برای صلاحیت‌های متخصصین بازاریابی در صنعت بیمه با استفاده از نظریۀ داده ‌‌بنیاد به ترسیم چند راهبرد مشخص انجامیده و آنها می‌گویند: با توجه به نقش انکارناپذیر قابلیت‌های فردی در شکل‌گیری صلاحیت‌ها در بازاریابر‌ها حتما از آزمون‌های شخصیت‌شناسی در جذب افراد استفاده شود.

علاقه‌مندان می‌توانند برای مطالعه این تحقیق که در  جدیدترین فصلنامه پژوهش‌نامه بیمه از انتشارات پژوهشکده بیمه، چاپ شده، اینجا کلیک کنند.

به گزارش دنیای بیمه، در این تحقیق تاکید شده که توجه به مولفه‌هایی چون مسئولیت‌پذیری، انعطاف‌پذیری و اشتیاق در انتخاب بازاریاب‌های جرفه‌ای مهم است و مدل پیشنهادی را هم برای طراحی سیستم جذب نیروی انسانی مورد نیاز شرکت‌های بیمه معرفی می‌کند تا بیمه‌گران در زمان استخدام بازاریاب، شاخص‌های نظام طراحی شده را در فرآیند جذب نیروی بازاریاب به کار ببنند.

آنها معتقدند که مدل طراحی شده می‌تواند به افرادی که علاقه‌مند به فعالیت در حوزه بازاریابی بیمه باشند هم کمک کند تا با توجه به تحولات محیط کسب و کار نسبت کسب صلاحیت‌های موردنیاز بازاریاب‌ها قبل از ورود به بازار کار اقدام کنند.

این پژوهش همچنین به شاخص‌هایی صلاحیت بازاریابان با توجه به تحولات پیش روی صنعت بیمه در حوزه دیجیتال هم اشاره و با تاکید بر ۲ محور صلاحیت‌های عمومی و تخصصی تاکید دارد: به این ترتیب هزینه‌های سازمان برای توسعه قابلیت‌های بازاریاب‌های بیمه در آینده به شکل هدفمند مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این محققان در مقاله‌شان می‌گویند: توسعه قابلیت‌های بازاریابان صنعت بیمه بدون اتخاذ سیاست‌های همسو و حمایت‌کننده جهت استفاده از فضای کاری دیجیتال از سوی دولت و شرکت‌های بیمه ممکن نیست و پیشنهاد می‌شود علاوه بر ایجاد بستر لازم برای معرفی و گسترش اپلیکیشن‌ها و برنامه‌های کاربردی دیجیتال در صنعت بیمه، برگزاری همایش‌ها و دوره‌های آموزشی دیجیتال مارکتینگ از سوی هر ۲ نهاد دنبال تا زمینه اشتراک‌گذاری تجربه‌های موفق فراهم شود.

چکیده تحقیق

پیشینه و اهداف: با توجه به تحولات به­ وجود آمده در عرصۀ فناوری دیجیتال و توسعۀ رسانه‌­های اجتماعی، صلاحیت­‌ها و قابلیت‌­های بازاریاب‌ها به ­منظور استفادۀ بهینه از این ابزارها و همگامی با این تحولات در صنعت بیمه مبهم و نامشخص است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائۀ مدلی برای صلاحیت­‌های متخصصین بازاریابی در صنعت بیمۀ کشور است.
روش‌شناسی: از آنجا که این پژوهش با تکیه بر داده‌­های کیفی جمع‌­آوری شده و به ­دنبال آن است تا چارچوب قابل ­قبولی پیرامون صلاحیت­‌های متخصصین بازاریابی در صنعت بیمه ارائه و در نتیجه شکاف فعلی را در ادبیات بازاریابی بیمه پر کند، از نظر هدف تحقیقی از نوع توسعه‌­ای محسوب می‌­شود. روش اجرای این پژوهش نظریه داده‌بنیاد با استفاده از رهیافت نظام‌مند است. با توجه به اهداف تحقیق، جامعۀ­ آماری پژوهش را مدیران و بازاریابان فعال در شرکت­های مختلف بیمۀ کشور تشکیل می‌دهند که با استفاده از روش نمونه­‌گیری هدفمند انتخاب شده‌اند. با این نگرش، انتخاب خبرگان با توجه به دو معیار: داشتن حداقل پنج سال سابقۀ کاری در بخش­‌های مرتبط با صنعت بیمه و برخورداری از تحصیلات کارشناسی‌ارشد به بالا (رشته‌­های مدیریت بازرگانی و بیمه) انجام پذیرفت. مصاحبه‌­های نیمه‌ساختاریافته با طرح ۶ سؤال کلی تا تحقق اشباع ­نظری در مصاحبۀ نهم به دو صورت حضوری و تلفنی ادامه یافت.
یافته‌ها: در این پژوهش از رهیافت نظام‌مند داده‌بنیاد استفاده شده است. در رویکرد نظام‌مند، نظریه‌پردازی در سه گام اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذای انتخابی انجام می‌شود. به این ترتیب، برای شناسایی عوامل تشکیل‌دهندۀ مدل صلاحیت‌های متخصصین بازاریابی در صنعت بیمه، تحلیل داده‌­ها در مرحلۀ کدگذاری باز منجر به استخراج ۷۷ کد باز اولیه، ۱۷ مقولۀ فرعی و در نهایت ۷ مقولۀ اصلی شد. در مرحلۀ کدگذاری محوری، ۷ مقولۀ اصلی در قالب پدیده‌محوری (صلاحیت عمومی و تخصصی)؛ شرایط علّی (قابلیت‌­های فردی)؛ راهبردها (توسعۀ قابلیت‌­های بازاریاب‌های بیمه)؛ شرایط مداخله‌­گر (عوامل محیطی)؛ شرایط زمینه‌­ای یا بسترها (سیاست‌­های شرکت بیمه‌گر)؛ و پیامدها (توسعۀ صنعت بیمه) شناسایی و مدل پارادایمی ترسیم شد. سرانجام، در کدگذاری انتخابی، به پالایش یافته‌­های قبلی پرداخته شد و با طی این فرایند، چارچوب نظری پدیدار شد. مطابق مدل، صلاحیت عمومی و تخصصی بازاریابان صنعت بیمۀ کشور تحت‌­تأثیر عوامل مربوط به قابلیت‌­های فردی قرار دارد. علاوه بر این، توسعۀ قابلیت‌­های بازاریاب‌های بیمه با هدف تقویت صلاحیت­‌های آنان، تحت‌­تأثیر عوامل محیطی و سیاست‌­های شرکت بیمه­‌گر قرار دارد. درنهایت، توسعۀ قابلیت‌­های بازاریاب‌های بیمه، گسترش صنعت بیمۀ کشور را به‌ دنبال خواهد داشت.
نتیجه‌گیری: این پژوهش، به کمبودها و خلأهای قبلی پیرامون مطالعات مربوط به صلاحیت‌­های بازاریابان بیمه با بررسی عوامل مختلف و با تأکید بر تحولات محیط کسب‌و‌کار پاسخ می‌دهد. بر این اساس، تقویت و پرورش همۀ ابعاد و مؤلفه‌­های مدل از طریق برنامه‌­ریزی و به‌کارگیری آن در جذب و پرورش بازاریابان بیمه، ارزیابی صلاحیت­‌های آنان و ایجاد بانک اطلاعات از بازاریابان صاحب صلاحیت می‌تواند جهت تحقق تحول و توسعۀ صنعت بیمه در کشور تسهیل­‌کننده باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا